سید حسن موسوی چلک بیان کرد: متأسفانه ارائه آموزش خودمراقبتی در کشور تابو است، این در حالی است که باید بدانیم آموزش چنین مسائلی صرفاً و لزوماً به معنای ترویج ارتباط جنسی نیست.نتیجه وجود موانع، برخی تابوها وعدم ارائه آموزشهای بهنگام را امروز میبینیم.
شفاآنلاین>اجتماعی>یک هفته از انتشار خبر پیدا شدن جسد آتنا اصلانی دختر 7 ساله اهل مغان پارس
آباد میگذرد و همچنان موجی از واکنشها درباره علت قتل آتنا در رسانهها و
شبکههای اجتماعی و در میان افکار عمومی جریان دارد.
به گزارش
شفاآنلاین، روز گذشته نیز خبری
تأسف بار منتشر شد مبنی بر اینکه دخترکی 7 ساله به نام کیمیا در اثر
تجاوزهای ناپدری در بیمارستان بستری شده است. در پی چنین وقایعی کارشناسان و
مردم در شبکههای اجتماعی از جای خالی آموزشهای پیشگیری از آزار جنسی به
کودکان و تأثیر آن بر وقوع حوادث اینچنینی سخن میگویند و عدهای نیز
بیتوجهی خانوادهها و نهادهای آموزشی را در به قتل رسیدن آتنا، آزار کیمیا
و موارد مشابه آن مانند ستایش قریشی محتمل میدانند. از سوی دیگر گروهی
نیز حوادثی از این دست را به فقر آموزش والدین گره میزنند.
دکتر «فریده دوکانهای فرد» متخصص مشاوره خانواده و ازدواج در پاسخ به
اینکه خانوادهها کجا میتوانند خودمراقبتی را به کودکانشان آموزش دهند گفت: خانوادهها میتوانند با مراجعه به مراکز مشاوره،
فرهنگسراها و خانههای سلامت و همه مراکز مشاوره دولتی و خصوصی مانند مراکز
مشاوره دانشگاهها، کمیته امداد و بهزیستی آموزشهای لازم را در جهت
پیشگیری از تعرض جنسی و خود مراقبتی فرزندانشان فرا بگیرند.
دوکانهای فرد با اشاره به اینکه مطالعه کتب، متون و منابع مرتبط با آموزش
خودمراقبتی به ارتقای سطح دانش و اطلاعات والدین کمک میکند، افزود: از
طرفی والدین میتوانند با شرکت در کارگاههای آموزشی مهارتهای زندگی
موضوعات مربوط به مهارت قاطعیت، شخصیت قاطع، نه گفتن، تصمیم گیری، حل
مسأله، مبارزه با هیجانهای منفی و تفکر انتقادی را آموزش ببینند و این
اطلاعات را به فرزندانشان منتقل کنند. این متخصص مشاوره ازدواج و خانواده
به ابعاد دیگر قتل آتنا اصلانی هم اشاره کرد: باید پذیرفت افرادی مانند
قاتل آتنا یا ناپدری که به فرزند خوانده اش تعرض میکند بیمار هستند و این
وظیفه خانوادهها است که فرزندانشان را آگاه کنند چرا که ما طرف مقابل
کودکان مان را نمیشناسیم.
دکتر دوکانهای معتقد است، خانواده آتنا اصلانی زیاده از حد به جامعه
خوشبین بودند و به آسانی به فردی که سر کوچهشان مغازه داشت اعتماد
کردهاند. اینجا باید نقش خانواده را پر رنگ کنیم و به کودکان آموزشهای
لازم را بدهیم که یک دختر بچه نباید هر جا مراجعه کند چرا که زمانی پی به
بیماری افراد میبریم که فاجعه تمام شده و به فاجعهای مانند داستان آتنا
میرسیم.
او در پاسخ به اینکه والدین چگونه میتوانند با کودکانشان در رابطه با
آموزش پیشگیری از آزار جنسی سخن بگویند، توضیح داد: خانواده باید به کودک
خود یاد بدهند از مغازه غریبه و افرادی که ناشناسند تحت هیچ شرایطی خرید
نکنند، بدون پدر و مادرشان وارد مغازه نشوند، اگر در خانه تنها هستند در را
به روی غریبه و افراد ناشناس باز نکنند.
او در همین رابطه افزود: وقتی به کودک میگوییم بدون اجازه حق نداری وارد
اتاق غریبهها شوی یا حق نداری در را برای غریبهها باز کنی ناخودآگاه کودک
میفهمد حق کارهای دیگر را هم ندارد. نمیتوان به کودک گفت حواست باشد اگر
کسی تو را بغل میکند قصد تعرض دارد بلکه باید با این عناوین بگوییم که به
لحاظ بهداشتی و امنیتی لزومی ندارد دیگران به تو دست بزنند، افراد غریبه
شما را بغل کنند یا ببوسند ممکن است بیماریهای ویروسی یا واگیردار داشته
باشند. این متخصص مشاوره ازدواج و خانواده گفت به آن میزان که تأکید داریم
به بچهها آموزشهای جنسی را یاد دهیم به همان میزان هم تأکید داریم
آموزشهای جنسی نباید زودهنگام باشد چون یکی از عوامل بلوغ زودرس در جامعه
امروز است.
دوکانهای در پایان اظهار کرد: ما دنبال این هستیم که به بچهها در رابطه
با خودمراقبتی و نوع تعامل با جامعه بیرونی آموزش دهیم ولی از طرف دیگر
نمیخواهیم آموزشهای زودهنگام داشته باشیم که ازآن سو با پیامدهای بدتر
بلوغ جنسی(
Sexual maturity) زودهنگام و کنجکاوی جنسی کودکان مواجه شویم. این پیامدها منجربه
روابط جنسی زیر 11 سال میشود که هم اکنون در برخی جوامع رخ میدهد. به
باور رئیس انجمن مددکاری ایران، به بهانه وقوع چنین حوادثی در کشور باید
ارائه آموزشهای خودمراقبتی و همچنین فرهنگسازی در زمینه ارائه آموزشهای
سلامت جنسی در دستور کار قرار گیرد زیرا با عدم اطلاعرسانی در این حوزه
نمیتوانیم شاهد سلامت جنسی در کشور باشیم. سید حسن موسوی چلک
گفت: آتنا آخرین کودک قربانی این چرخه نیست. بسیار مهم است بتوانیم در حوزه
انواع آزارهایی که به کودکان لطمه میزند تدابیری آغاز کنیم که خشونت و
آزار جنسی نیز یکی از اشکال همین کودک آزاریهاست.
رئیس انجمن مددکاری ایران در ادامه با تأکید بر آنکه باید به کودکان آموزش
دهیم که چگونه از خود مراقبت کنند اظهار کرد: آموزش خودمراقبتی به کودکان
مستلزم ارائه اطلاعات بهنگام به آنان است. برای مثال باید به کودکان در
خصوص محافظت از اعضای بدنشان و یا تعرض، در هر دو جنسیت (دختر و پسر)
آموزشهای لازم را ارائه کنیم.
چلک ادامه داد: متأسفانه ارائه آموزش خودمراقبتی در کشور تابو است، این در
حالی است که باید بدانیم آموزش چنین مسائلی صرفاً و لزوماً به معنای ترویج
ارتباط جنسی نیست.نتیجه وجود موانع، برخی تابوها وعدم ارائه آموزشهای
بهنگام را امروز میبینیم.
چلک در ادامه با تأکید بر آنکه باید به والدین، مربیان و سایر کسانی که با
کودکان سر و کار دارند نیز، آموزشهای کافی و لازم در خصوص انواع کودک
آزاری و مراقبتهای اجتماعی ارائه شود ادامه داد: باید منابع اجتماعی به
افراد معرفی شود. این در حالی است که در حال حاضر در بسیاری از مواقع این
منابع اجتماعی در دسترس افراد نیستند و افراد چگونگی مراقبت جنسی از خود را
نمیدانند.
او گفت: باید فضای امنی را برای کودک ایجاد کنیم تا اگر توسط یکی از
نزدیکان مورد آزار جنسی قرار گرفت به راحتی مسأله را به والدین خود اطلاع
دهد.در راستای کاهش آسیبهای اینچنینی بهزیستی، آموزش و پرورش، سازمان
تبلیغات اسلامی، صدا و سیما و رسانهها نیز میتوانند بسیار مؤثر عمل کرده و
در ارائه آموزشهای خود مراقبتی فعالیت کنند.
چگونه پیشگیری کنیم؟
«جعفر بای» آسیب شناس اعتقاد دارد که انفجار اطلاعات بدون مدیریت باعث شد
تا جامعه سر از ناکجاآباد درآورد. او از جهان تمام شیشهای یاد میکند که
دیگر هیچ کس حیاط خلوتی برای خودش ندارد: «چیز پنهانی وجودندارد. اطلاعات
لجامگسیخته بدون کنترل و مدیریت میتواند برای تمام گروههای سنی تخریب به
وجود بیاورد. درست مثل کسی که یک شبه به ثروت عظیمی رسیده است که نمیداند
با آن چه کند بنابراین خود را تا مرز خفگی پیش میبرد.» او میگوید همین
زندگی شیشهای هم تمام دار و ندار مدیران و رؤسا را پیش چشم همگان میگذارد
و جامعه با تفاوت گفتار و رفتار آنها مواجه میشود. او این تضاد را یکی
دیگر از دلایل نابهنجاری و فجایع اجتماعی امروز میداند و میگوید: «در
نهایت این تضاد باعث لجام گسیختگی اخلاقی در جامعه میشود. چیزی که ماحصل
شکاف اقتصادی و فرهنگی است. این تضادها باعث تخریب و عوارض عجیبی در جامعه
میشود که مسئولان را از یافتن راه حل ناامید میکند.»
او تغذیه فکری خارج از مرزهای ایران را هم یکی دیگر از دلایل وقوع
نابهنجاریهای اجتماعی میداند ومی گوید: «کم کم این ناتو فرهنگی وحمله
فرهنگی باعث میشودیک انسان با ثبات و اعتقادات واحد منسجم نداشته باشیم.»
او عدم برخورداری جامعه از عدالت فراغتی را یکی دیگر از علل سرخوردگی
جامعه و ایجاد نابهنجاری و بزه میداند ومی گوید: «بعضی از شهروندان چیزی
به نام «فراغت» ندارند. ما یک نوع لجام گسیختگی مدیریت اوقات فراغت بویژه
درحوزه جوانان داریم.»
او برگزاری کنسرت و سالنهای نمایش فیلم و تئاتر را فضای تنفسی جامعه
میداند و می گوید: «وقتی ما اینها را خفه میکنیم از جای دیگری بیرون
میزند و خرابی به بار میآورد.»ایران